تساوی زن ومرد

ساخت وبلاگ

همترازی زن و مرد یا افضلیت
در حقوق اسلامی دیه زن نصف مرد است با این که زن به عنوان مادر نوع بشر است که طبعا باید جنس ارجح باشد و لااقل مساوی. ملاک ارزشگذاری در حد یک دوم انسان چیست؟
نگاهی به تاریخ تکامل بشر از هنگام مادرشاهی/ مادرسالاری/ زن سالاری و پس از آن پدرسالاری / مرد سالاری و بینش حکما و دانشمندان در ارزیابی ها بی شک بر اساس ملاک های برتری بوده است ک در هر دوره یکی از دو جنس، آنها را کسب کرده و جنس دیگر به دلایلی از آنها عقب افتاده است.
در نگاه به دوره های تکاملی قاعدتاً ملاک ها یکسان نیست. مثلا در عهد مادرشاهی ملاکهایی چون قدرت بدنی یا قدرت روانی یا اعتبارهای موهوم نسبی و نژادی نمیتوانسته مدخلیت داشته باشد زیرا هر دو جنس به میزان برابر بوده اند پس ساده ترین ملاک همان شأن مادر بودن بوده است زیرا پدر در مراقبت و پرورش و رشد فرزند دخالت چندانی نداشته و مادر از لحظة زادن تا فرد مؤثر زندگی شدن دخالت مؤثر داشته، و حتی ادارة پولیس / آبادی را نیز عهده دار بوده است پس در ارزشیابی نمرة کامل را گرفته در حالی که مرد فقط نقش او شکارگر بوده، که زن نیز آن را عهده دار بوده است.
در دوران مردسالاری برعکس قبل، مرد از قدرت بدنی خود و فن جنگاوری توانسته قدرت را در کسب سالاری اجتماع به دست آورد و به کشتن رقبای مرد و اسارت زنان و کودکان پرداخته است هر چند هنوز در حدی از قدرت روحی نبوده زیرا که آن چندان مطرح نبوده است.
و اما دوره های بعدی که مدنیت توسط حکما و انبیا و نوابغ توسعه یافته چرا تساوی در ارزش گذاری انجام نشده و همچنان جنس زن در فرودستی و پستی شأن مانده است؟
دور نیست که بگوییم این مساله را باید در عارضة روانی خودباوری جستجو کرد. خودباوری به دو گونه میتواند ریشة کمال و ترقی یا نقص و فروماندن باشد و هر دو به یک اندازه و میزان دارای تاثیرند.
خودباوری مثبت یعنی خود را برتر پنداشتن تمام انرژی فرد را در سیر به صعود متمرکز میکند چنان که خودباوری منفی یعنی خود را حقیر و کم پنداشتن او را به پستی و فرود از موقعیت می اندازد. و این عارضه را ما در بردگان تاریخ سراغ داریم.
بر این باور باید مسالة زن را نیز قیاس کرد زیرا در غرب و شرق تا خود زنان احساس تساوی نکردند مساوی نشدند یعنی تا باورشان عکس نشد موقعیت اجتماعی شان نیز عکس نشد.
و اما چرا انبیا در این موازنه دخالت نکردند و همانی را که عرف ناصالح ملاک قرار داده بود در حقوق و ارزیابی جنسی معتبر دانسته اند. مثلا بردگی را معتبر دانسته اند و برای آن احکام ابق و مکاتبه و عبودیت وضع کردند و در راستای آن زن را نیز می بینیم که چیزی در همین سطح ارزیابی میشود اما نه چنان که بردگان بلکه از آن نیز پست تر با عنوان ناقصات العقول و ناقصات الایمان و در عرف ناصالح جامعه نیز از او به عنوان ضعیفه نامبرد شده است.
ما در بررسی متون دینی البته به اجماعی در این خصوص نمی رسیم یعنی متون مردد بین مساوی و نامساوی است که شاید در طی مسیر در قبایل و ایل ها و طوایف دستخوش تحریف و خلط با سنتهای قومی گردیده باشد. و این عارضه در بسیاری از موارد دیگر هم مشاهده شده است که یکی مسالة پستونشینی زن و رؤیت نشدن در سطح جامعه است.
نظر حقیر این است که ما اکنون باید تیزبینانه ارزشهای ملاک برای ارزیابی و ارزش گذاری را ردیف کنیم و از آن میان ملاک تعین منزلت زن و مرد را نه به جنسیت بلکه به احراز آن ملاک ها در یک خط کش رتبه بندی کنیم که در راس این ملاکها، این عامل ها میتوانند تعیین کننده باشند:
علم؛ مهارت در فنون؛ خلوص و صداقت و صفای باطن؛ مدیریت و رهبری؛ جهاد و تلاش و کارایی (و ... آنچه در رایزنی نخبگان بر این ها افزوده شود).
با این شاخص های برتری که اکتسابی هستند میتوان به منزلت اجتماعی عادلانه ای در نوع بشر نایل شد؛ تا امر غیر ارادی یعنی جنسیت در رتبه بندی فرد ملغا گردد. چه آن که اصولا امر غیر اختیاری نمیتواند شاخص فضیلت و حجیت و استناد باشد.
دلیل ما برای طرح این اقدام این است که تمام آنچه در ادوار پیشین ملاک برتری و سروری مرد بر زن دانسته شده هم اکنون از اعتبار ساقط گردیده است. زن از عقل و هوش و علم و ذکاوت و تسلط بر نفس و جهاد و مدیریت و رهبری و سخت کوشی و احراز رتبه های برتر جهانی در سطح مساوی با مرد، و بلکه در برخی جاها ارجح از مرد درخشیده است و نمیتوان او را جنس ضعیف و کودن و نادان به حساب آورد، و هر اقدامی در این مسیر به نوعی ظلم و حتی زنده به گور کردن نیمی از نوع بشر تلقی میشود.
16، آبان، 1401- مشهد

خربزه خوردن شمر و امام خسین...
ما را در سایت خربزه خوردن شمر و امام خسین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newarticle بازدید : 370 تاريخ : جمعه 7 بهمن 1401 ساعت: 20:31